عشق من

من دیوانه ی آن لحظه ای هستم که تو دلتنگم شوی
و محکم در آغوشم بگیــری
و شیطنت وار ببوسیم
و من نگذارم !
عشق من ، بوسه با لجبازی ، بیشتر می چسبد !
   

 

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
pouya چهارشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:50 ب.ظ http://pouya820.blogfa.com

پر میکرد یادت، همه حجم خالی فضایم را

و خواستنت شیطنت میکرد، در مسیر نبض رگهایم

بوته نورس احساسم، ریشه دوانده بود در تری اشکهایم

همه روزه، میشنیدم صدای عشق را

حتی در قیژ قیژ، لولای در قدیمی

همه شب;

پشت پرده، سایه ای از جنس تو اردو زده بود

رویای هم آغوشیت نخ بادبادکی بود

که مرا بالا میکشاند تا دب اکبر

و در مجادله ناکوک دل و عشق،

کوچکتر از باخته شده بود "عقلم"

تو میدانستی;

رویای شیرینم، یخیست

"هایش" کردی

چه ساده تبخیر شد از گرمی نفسهایت...

نقاش نیستم...!

ولی تمام لحظه های بی تو بودن را#درد#میکشم...!

pouya چهارشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:52 ب.ظ http://pouya820.blogfa.com

سلام ارتنوس جون خوبی ؟وبت خعلی عالیییییییییییییه عسیس هردم به یادی از مابکن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد