چقدر دلم می خواهد نامه بنویسم

Haamed یکشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 11:12 ق.ظ http://www.spring.blog.ir

درود بر شما و سپاس از اینکه برای من کامنت گذاشتید. خوشحالم که خواهرم بچه نداره یعنی خودش نخواست داشته باشه چون فهمیده بود ایشان مشکل دارن.در حال طلاق گرفتن هستن ولی این نامرد جایی قایم میشه و از پشت ناغافل حمله میکنه.
در مورد کد نظرخواهی:زیاد به کدهای وب (HTML) وارد نیستم.
دعوتنامه برام فرستادن و منم ثبت نام کردم

خدارو شکر

نادر یکشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 11:12 ق.ظ http://20nazar.blogfa.com

سلام
با افتخار لینک شدی عزیزم

مرسی عزیزم

بهراد...@ یکشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 01:56 ب.ظ http://kelemeh666.persianblog.ir/

یه چیزی میگم همه با هم بگیم آمـــــــــــــــیــــــــــــن
خدایا تو این سال جدید مواظبش باش.(آمین)
خدایا تو این سال جدید نذار حتی یه قطره اشکم از چشاش بباره.(آمین)
خدایا تو این سال جدید یه کاری کن که بهش ثابت بشه چقدر دوستش دارم.(آمین)
خدایا تو این سال جدید بازم مواظبش باش.
آمــــــــــــــــــــــــــــــیـــــــــــــــــن

بهراد...@ یکشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 01:57 ب.ظ http://kelemeh666.persianblog.ir/

کاش دستانم آنقدر بزرگ بود که می توانستم چرخ دنیا را به کامت بچرخانم اما کسی را میشناسم که بر همه چیز تواناست...
تو را به او می سپارم.

بهراد...@ یکشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 01:57 ب.ظ http://kelemeh666.persianblog.ir/

کنارت چقدر حال من بهتره از اون حالی که این روزا میشه داشت
اگه دنیا هرچی که داشتم گرفت ولی دست تو توی دستم گذاشت...

بهراد...@ یکشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 01:57 ب.ظ http://kelemeh666.persianblog.ir/

امروز یه کار ضرورى دارم و اون دوست داشتن توئه
دیروز هم همینطور بود
فردا هم همینطوره

بهراد...@ یکشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 01:58 ب.ظ http://kelemeh666.persianblog.ir/

انگار در دلم حرفی دیگر باقی نمانده تا برایت بگویم
تنها یک جمله!
هنوزم دوستت دارم

بهراد...@ یکشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 01:58 ب.ظ http://kelemeh666.persianblog.ir/

متأســـفم...
برای اینکه نگـــفتم:
چقـــد وسعت داشت!
مهربانـــی قلـــبت..
وقت نشـــد تشـــکرکنم
بابت آرامشی ک
هنگام حضـــور باتـــو داشتم..
متأسفم ک نگفتم خ دوســـتت دارم..
نمی دانستم
جهانـــم چه خالــــــــــــی میشود
درنبـــود تـــو!

بهراد...@ یکشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 01:58 ب.ظ http://kelemeh666.persianblog.ir/

خیلی دوست دارم بجای آلارم ساعت با صدای ناز تو از خواب بیدارشم,,,
من اگه آشفته ام فقط به خاطر دوری از توست,سه سال است که دست به شونه نزدم,
در بیست سالگی مسن دیده میشم.الان سه ساله که به پیغامی که تو گوشیم گذاشتی گوش میدم
پس کی دستتو میگیرم,,,,,,,,

بهراد...@ یکشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 01:59 ب.ظ http://kelemeh666.persianblog.ir/

امروزم که تموم شد...
هیچی به هیچی!
اگه بدونی چقد واسه امروز که میخواستم ببینمت بال بال زدم اگه بدونی چقد خیالبافی کردم که اون اتفاق خوبه میفته بعد من بتونم بهت اس ام اس بدم عید رو تبریک بگم. بدتر شد که...
گذاشتم به حساب نحسی سال 91.
دیگه نمیبینمت تا سال جدید! دارم دلمو صابون میزنم 92 سال خوبیه .
میفته اون اتفاق خوب دیگه ؟!
نه؟!!