من کودکی ام را میخواهم

خیلی دوس دارم برگردم به کودکی ام

زمانی که تنها دل خوشیم جوجه رنگیام بودن

میبردمشون تو چمنا تا کرم در بیارن بخورن

زمانی که ۵-۴ تا گنجشک داشتم و کارتن تایدی خونشون بود

واسشون در و پنجره درست میکردم تا احساس راحتی کنن

زمانی که تمام دنیام و زندگیم فقط اینا بودن

زمانی که ی ماشین مسابقه ای اندازه ی ۲ بند

انگشتم بود و بهش نخ میکردم و تو خیابون دنبال خودم

میکشیدم

و کیف میکردم که منم ماشین دارم

با خاک دست اندازی درست میکردم تا روش بالا و پایین بره

کاش بر میگشتم به اون وقتام وقتایی

که معنی تنهایی و خیانت و دوست و هیچ گوه دیگریو نمدونستم

ای کااااااااااااش 

تا الان نخواد تنهاییم و تو اینترنت باشم 

کاش زمان هیچ وقت پیشرفت نمیکرد هیچ وقت 

نظرات 1 + ارسال نظر
Haamed جمعه 19 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 08:46 ب.ظ

گذشت اون روزا و هرگز تکرار نمیشه. هرگز.

are kheili bade kheili

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد