-
مــن اشـــتـــبــاه کـــردم
پنجشنبه 15 فروردینماه سال 1392 10:57
بــه مــن نـگـو نـمـی خـوام اسـمـی ازتـ بـیـارم هر چـی کـه بــود تــموم شـد نــگـو دوسـتـــ نــــدارم هــمـش نــگـو نــمــی خــوام بــه پـای تــــو بـســوزم مــن اشـــتـــبــاه کـــردم عاشــقــتـــم هنــــوزم
-
شما چطور؟
چهارشنبه 14 فروردینماه سال 1392 11:19
کسی که تنشو از تو دور میکند تا دنبالش بری باکره نیست و کسی که از علاقه تنشو در اختیار تو میگذارد فاحشه نیست من به فاحشه بودن ذهن باکره ها وباکره بودن ذهن فاحشه ها اعتقاد دارم شما چطور؟
-
لبخندهایت رابزن ...
یکشنبه 11 فروردینماه سال 1392 16:36
لبخندهایت رابزن جانانه نگاهش کن عاشقانه هایت را بگو برایش… فقط آن لباسی که من دوست داشتم رابرایش نپوش..،! تــوروخـــــــــــــــــدا
-
چقدر دلم می خواهد نامه بنویسم
یکشنبه 11 فروردینماه سال 1392 03:59
چقدر دلم می خواهد نامه بنویسم تمبر و پاکت هم هست و یک عالمه حرف کاش کسی جایی منتظرم بود . . .
-
بارانی ات را بپوش
یکشنبه 11 فروردینماه سال 1392 03:53
بارانی ات را بپوش و در آغوشم بگیر . . . ابر ، ابر گریه دارم . . . !
-
عروسکم نشدیم
یکشنبه 11 فروردینماه سال 1392 03:26
عروسکم نشدیم عشقمون از شدت علاقه محکم بغلمون بگیره
-
یادش بخیر اون روزا....
یکشنبه 11 فروردینماه سال 1392 03:23
-
حسرت
جمعه 9 فروردینماه سال 1392 12:34
دختر: شنیدم داری ازدواج می کنی .. مبارکه .. خوشحال شدم شنیدم.. پسر: ممنون...انشالله قسمت شما.. دختر: می تونم برای آخرین بار یه چیزی ازت بخوام؟؟؟ ... پسر: چی می خوای؟ دختر: اگه یه روز صاحب یه دختر شدی می شه اسم منو روش بذاری؟ پسر: چرا؟ می خوای هر موقع که نگاش می کنم ..صداش می کنم درد بکشم؟؟ دختر: نه.. آخه دخترا عاشق...
-
گول دنیا را نخور
پنجشنبه 8 فروردینماه سال 1392 22:53
گول دنیا را نخور ماهیان شهر ما از کوسه ها وحشی ترند بره های این حوالی گرگ ها را میدرند سایه از سایه هراسان در میان کوچه ها زنده ها هم آبروی مردگان را میبرند
-
دلتنگ که باشی
پنجشنبه 8 فروردینماه سال 1392 22:18
دلتنگ که باشی هیچکس جز دلدارت به دادت نمیرسه.... دلداده تمام دلتنگی هاتم،،،،،
-
فقط باش….
پنجشنبه 8 فروردینماه سال 1392 22:17
فقط باش…. همین که هستی کافیست…! دور از من…..! بدون من….! چه فرقی میکند؟؟؟ گل میخری!! خوب است!! برای من نیست؟! نباشد!!! همین که رختمان زیر یک آفتاب خشک میشود کافیست….. دلخوشم به این حماقت شیرین….
-
بوسه
پنجشنبه 8 فروردینماه سال 1392 21:21
نیازمند لبت،جان بوسه خواه من است / نگاه کن به نیازی که در نگاه من است
-
بی ارزش
پنجشنبه 8 فروردینماه سال 1392 21:04
عشق هایت را مثل کانال تلویزیون عوض می کنی و افتخار می کنی، که عشق برایت این چنین است ! و من می خندم … به برنامه هایی که هیچکدام ، ارزش دیدن ندارند . . .
-
دلتنگ
پنجشنبه 8 فروردینماه سال 1392 18:53
تاحالاشده.... دلت براش به حدی تنگ شه که بی اختیار راه بی افتی و بری جاهایی که باهاش قدم می زدی قدم بزنی .... فقط به این امید که شاید ببینیش......
-
لعنتی...........
پنجشنبه 8 فروردینماه سال 1392 12:16
امشب دیوانگى در من بالا زده! نه سکوت نه موسیقى نه حتى سیگا ر … هیچ چیز و هیچ چیز این دیوانگى را تسکین نمى دهد جز عطر تنت لعنتى …
-
i love u
چهارشنبه 7 فروردینماه سال 1392 19:15
-
بی خیال...
چهارشنبه 7 فروردینماه سال 1392 11:50
وقتی صدایش می کنی، نمی شنود وقتی به دنبالش می روی، نمی بیند وقتی دوستش داری، به فکرت نیست اما... وقتی می شنود که دیگر صدایت گرفته وقتی می بیند که خسته در راه افتاده ای وقتی به فکرت هست، که دیگر نیستی
-
دروغگوووووو
دوشنبه 5 فروردینماه سال 1392 00:02
-
نامهربان
سهشنبه 29 اسفندماه سال 1391 19:05
مـَـرا بــآ פֿـیالتـــ تَنهــــا نـَگــذار פֿـیالتـــ اصــلا بـﮧ تـــــو نرفـتـﮧـ اَســـتــ مهــــــرباלּ نیستــ .. ! آزارمــ مےבهـــــב בلمـــ פֿـوבتـــ را مےخواهـــــَב (!)
-
دلتنگی
سهشنبه 29 اسفندماه سال 1391 18:49
از دلتنگی ام می گویم... از دلی زرد به مانند برگ پاییزی... که حسرت سبز بودن تنها رویایی است در خاطرات بهارش...!
-
دورادور
سهشنبه 29 اسفندماه سال 1391 18:46
دورادور عاشقت شدم، دورادور نگرانت بودم، دورادور عشق ورزیدم و خود نمى دانستى که نگاه هاى گاه و بى گاه و بى تفاوتت سوژه اى براى تفسیر من بود که شب تا به صبحم را رویایى مى کرد... ... و حال عاشق شدن و عشق ورزیدنت به دیگرى را دورادور میبینم و از همین دور، میمیرم
-
نیاز
جمعه 25 اسفندماه سال 1391 18:01
قوی ترین زن جهان هم که باشی... وقت هایی هست ... که دستی باید لمس ات کند... تنی ... تنت را داغ کند... و لبی... طعم لبت را بچشد ... مستقل ترین زن جهان هم که باشی... وقت هایی هست... که دلت پر میزند برای کسی که برسد و بخواهد... که آرام رانندگی کنی ... و شام ات را نخورده روی میز نگذاری و بروی... مسافرترین زن دنیا هم ......
-
کابوس
جمعه 25 اسفندماه سال 1391 17:44
خوابیده بودم کابوس میدیدم ؛ از خواب بلند شدم تا به آغوشت پناه ببرم... افسوس... یادم رفته بود که از نبودنت به خواب پناه برده بودم
-
غمگین
پنجشنبه 24 اسفندماه سال 1391 18:04
من به اندازه چشمان تو غمگین ماندم و به اندازه هر برق نگاهت نگران ، تو به اندازه "تنهایی" من شاد بمان
-
لعنت به تو...
پنجشنبه 24 اسفندماه سال 1391 18:02
لعنت به تو.... که روح لطیف زنانه ام را کشتی... لعنت به تو.... که احساس پاک دوست داشتنم را له کردی.. لعنت به تو.... که انسانیتم را نابود ساختی... و لعنت به من..... که همه ی هستی ام را به پای بی لیاقت ترین فرد زندگی ام یعنی تو ,گذاشته ام....
-
عشقم
پنجشنبه 24 اسفندماه سال 1391 00:37
بیشتر شـبیه خـاطرست ولـی... "یـکی از لـذت هـایی کـه نـیست..." ایـنه کـه... تـو تـاکـسی بـاشـم.. . گـوشـیم زنگ بـخوره و بـبینم عـشقـمه...!! بـا لبـخند دکـمه ی سـبز رو فـشار بـدم... آروم بـاهـاش حـرف بـزنم تـا مـسافـرای دیگـه صـدامو نـشنون... جـوری کـه فـقط صـدای نفــسم بـیاد...! عـشقم بـگه چـرا آروم حـرف...
-
for u
پنجشنبه 24 اسفندماه سال 1391 00:36
-
love
پنجشنبه 24 اسفندماه سال 1391 00:35
-
دارم میرم
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 23:18
دلم آنقدر خسته و شکسته است که می خواهم گوشه ای پشت به دنیا زانو هایم را بغل کنم و بگوبم: خــــــــــــدایا... من دیگر بازی نمیکنم
-
تلافی
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1391 20:31
قرار نیست منم دلِ یکی دیگه رو بسوزونم " برعکس " اونو اونقدر خوشبخت می کنم کـه به هر روزی که جای اون نیستی لعـنت بفرستی :)